مدیریت نگهداری میش های داشتی
مدیریت گلهها به امکانات و شرایط موجود بستگی دارد. چنانچه در ادارة گله از اصول علمی استفاده شود، نگهداری میش های داشتی به خاطر دو محصول (بره و پشم) بسیار اقتصادی است.
در مرحله قبل از جفت گیری احتیاجات میش های داشتی را می توان فقط از مرتع تأمین کرد و معمولاً در این دوره میش ها لاغر به نظر میرسند. بهبود وضعیت غذایی میش ها در مرحله قبل از جفتگیری (فلاشینگ) باعث افزایش میزان تخمک اندازی، جلو افتادن فصل جفتگیری، طولانی شدن دورة فحلی، افزایش برهزایی و دوقلوزایی و همچنین کاهش تعداد میش های قصر (غیر آبستن) میگردد. تغذیة متعادل در دوره جفتگیری به دلیل تأثیر مهمی بر نسبت آبستنی و برهزایی دارد از اهمیت خاصی برخوردار است.
میش ها در دوره آبستنی (بویژه از سه ماهگی به بعد) به مراقبت بیشتری نیاز دارند. تأمین مواد مغذی در 4 هفته آخر، آبستنی به خاطر رشد سریع جنین اهمیت دارد و کمبود این مواد باعث بروز بیماری های متابولیکی از جمله مسمومیت آبستنی میشود. تغذیه با علوفه مرغوب و کنسانتره احتیاجات نگهداری و آبستنی میش ها را تأمین میکند.
پرکارترین دوره نگهداری از میش های داشتی، در فصل زایش است در این زمان باید تعدادی کارگر کمکی به کار گرفت و به صورت شبانهروزی از میش ها مراقبت نمود. عدم توجه کافی به میش ها و برههای تازه متولد شده سبب بروز خسارتهای اقتصادی شدید میشود.
دوره شیردهی میش ها پس از زایمان آغاز میشود و 3 تا 5 ماه ادامه مییابد. در این دوره باید غذای کافی و دارای کیفیت مناسب در اختیار میش ها گذاشته شود. زیرا مشخص شده است که متعادل بودن جیره تأثیر مستقیم بر ترکیب شیر میش ها دارد. البته عوامل دیگری مانند نژاد و خصوصیات فردی میش نیز بر ترکیبات شیر اثر میگذارد. در هر صورت چنانچه مقدار و کیفیت شیر میش پایین باشد رشد برههای شیرخوار به تأخیر میافتد.
مدیریت نگهداری قوچ های داشتی
هدف از نگهداری قوچ های داشتی جفتگیری آنها با میش های گله است. تغذیه مناسب بر تمایل جنسی و کیفیت اسپرم قوچ ها تأثیر دارد. بنابراین علاوه بر علوفه پایه مقداری مواد متراکم نیز باید در جیره آنها منظور شود. کمبود انرژی در جیره قوچ ها باعث غیر طبیعی شدن اسپرماتوزوئیدها میشود. تأمین پروتئین کافی باعث افزایش حجم اسپرم میشود. از سوی دیگر تغذیه اضافی باعث چاق شدن قوچ ها و کاهش تمایل جنسی آنها میگردد. قوچ های جوان از نظر باروری با ارزشتر از قوچ های مسن هستند. لذا گلهداران برای بالا بردن درصد باروری و همچنین کاهش ضریب همخونی هر 2 تا 3 سال قوچ های گله را با قوچ های جوان جایگزین میکنند. به ازای هر 20 تا 50 رأس میش داشتی باید 1 رأس قوچ در گله نگهداری شود.
مدیریت تغذیه گوسفند
در سیستمهای مختلف پرورش گوسفند بالاترین رقم هزینهها، مربوط به خوراک است. جیرة گوسفندان باید از نظر راندمان مصرف غذایی و شرایط اقتصادی به گونهای متعادل باشد که بتواند از یک طرف شرایط مطلوب تولید را فراهم کند و از طرف دیگر مشکلات تغذیهای را به حداقل برساند. معمولاً جیرههای گوسفندان از نظر میزان انرژی کمبود دارد. بنابراین انرژی بیشترین عامل محدودکننده تغذیه در گوسفند به حساب میآید. منابع اصلی تأمین انرژی برای گوسفند عبارتند از: علوفة خشک، علف سیلویی، علوفة مرتعی و دانهها(ذرت، جو، گندم و یولاف). تأمین انرژی کافی در اواخر آبستنی میش ها و یا در زمان شیردهی از اهمیت بالایی برخوردار است. استفاده از انرژی خالص (NE) و یا انرژی کل مواد مغذی قابل هضم (TDN) نسبت به مصرف کل خوراک اهمیت بیشتری دارد. علوفه خشک خانوادة حبوبات که به طرز صحیح برداشت شده باشند، میتواند پروتئین مورد نیاز گوسفندان را تأمین کند. انواع کنجالهها (کنجاله سویا، کنجاله تخمپنبه و آفتابگردان) نیز منابع خوبی برای تأمین پروتئین گوسفند محسوب میشوند. یکی از منابع ارزان قیمت پروتئین، مواد ازتدار غیر پروتئینی نظیر اوره است. زیرا این ترکیبات بخوبی توسط میکروارگانیزمهای شکمبه مصرف شده و به پروتئین می تبدیل میشود، البته در صورت مصرف این ترکیبات باید به موارد
زیر توجه داشت:
انرژی کافی و مواد معدنی لازم (کلسیم، گوگرد، آهن،منگنز و کبالت) در اختیار دام قرار گیرد.
اوره نباید بیش از یکسوم ازت جیره را تشکیل دهد.
اوره باید به تدریج (یک دوره عادتپذیری 2 تا 3 هفتهای) به جیره خوراکی اضافه شود تا باکتریهای شکمبه فرصت لازم برای عادتپذیری پیدا کنند.
مشخص شده است که گوسفند به ویتامینهای A، D و E نیاز دارد. در گوسفندان بالغ، میکروارگانیزمهای شکمبه قادرند ویتامینهای B کمپلکس و K را بسازند. ویتامین C نیز توسط بافتهای بدن ساخته میشود. جیرههای معمولی گوسفند حاوی مقادیر کافی ویتامین است. در عین حال چنانچه احتمال کمبود ویتامینها وجود داشته باشد از مکمل های ویتامینی در خوراک آنها استفاده میگردد.
مدیریت تولیدمثل گوسفند
آشنایی با مدیریت تولیدمثل در گلههای داشتی باعث افزایش درصد برهزایی، کاهش تعداد میش های قِصِر، افزایش تولید و در نهایت موجب کسب درآمد بیشتر برای گوسفندداران میشود. عوامل متعددی بر تولیدمثل میش های داشتی تأثیر دارد که مهمترین آنها عبارتند از: تغذیه، مدت روشنایی، رطوبت نسبی هوا، درجه حرارت محیط، نژاد و بیماری.
تغذیه بیشترین تأثیر را بر بازده تولیدمثل گله دارد. کمبود انرژی باعث کاهش میزان آبستنی و نا منظم بودن دوره جنسی در میش ها میشود. تأمین پروتئین کافی در جیره میش ها باعث افزایش درصد برهزایی و دوقلوزایی میگردد. از بین مواد معدنی کلسیم و فسفر و از ویتامینها، ویتامینهای E، D و A بیشترین تأثیر را بر تولیدمثل گوسفند دارند. مدت روشنایی (فتو) فعالیت تخمدان های میش را تحت تأثیر قرار میدهد. رطوبت زیاد نیز توانایی تولیدمثل گوسفندان را کاهش میدهد. وراثت، بیماریها و تعداد قوچ در گله از دیگر عوامل مؤثر بر تولیدمثل در گوسفند هستند.
بلوغ جنسی به وزن، سن، نژاد، آب و هوا، فصل تولد و تغذیه بستگی دارد. تجربه نشان داده است که برههای پاییزه دیرتر از برههای بهاره و نیز نژادهای درشتاندام دیرتر از نژادهای کوچکاندام به سن بلوغ میرسند. برههای ماده معمولاً در سن 12- 5 ماهگی بالغ میشوند. توارث و تغذیه اثر زیادی بر سن بلوغ آنها دارد. میش هایی که سن بلوغ پایینی دارند، از دوره تولیدمثل طولانیتری برخوردار هستند.
روشهای مورد استفاده برای همزمان کردن فحلی عبارتند از:
- خوراندن هورمون پروژسترون روزانه به میزان 50 میلی گرم به ازای هر میش به مدت 16 روز.
- تزریق روزانه هورمون پروژسترون به میش ها
- استفاده از اسفنج آغشته به هورمون پروژسترون
- دو نوبت تزریق پروستاگلاندین به میش ها، به فاصله 8 روز
- استفاده از تزریق طول مدت روشنایی در شبانهروز
فصل جفتگیری طبیعی و قوچاندازی در گله در ایران، معمولاً اوایل پاییز است. در مناطقی که علوفه به صورت دایمی در اختیار حیوان باشد میتوان سالی دو نوبت (بهار و پاییز) قوچاندازی کرد. تغذیه متعادل میش ها در هنگام قوچاندازی، باعث افزایش درصد اوولاسیون و در نهایت بالا رفتن درصد دوقلوزایی میگردد.
تعداد میش هایی که در جفتگیری طبیعی برای هر قوچ در نظر گرفته میشود بستگی به جیره مناسب و شرایط آب و هوای منطقه دارد. قوچها در فصل جفتگیری و به مدت 60- 50 روز در گله میمانند. البته در بعضی از گلهها قوچ به صورت دایمی در گله وجود دارد.
طول دوره آبستنی گوسفند 144 تا 152 روز (به طور متوسط 147 روز) است. طول دوره آبستنی با دوقلوزایی همبستگی منفی دارد. نژادهای گوشتی نسبت به نژادهای پشمی از طول دوره آبستنی کوتاه تری برخوردار هستند. درجه حرارت بالا باعث کوتاه شدن مدت آبستنی به میزان 3- 2 روز میشود. عوامل ژنتیکی نیز بر طول مدت آبستنی تأثیر دارند. میش هایی که در دوران آبستنی از شرایط تغذیه مناسب برخوردار بوده و از نظر جثه در وضع مطلوبی باشند، به تنهایی قادر به انجام زایمان هستند. گلهداران با تجربه در فصل زایمان با مراقبت های شبانهروزی از گله
سعی میکنند مشکلات مربوط به زایمان را به حداقل برسانند.
مهمترین علایم و نشانههای زایمان میش ها است عبارتند از:
- پرشیر شدن ها و قرمز شدن پوست به فاصله 2 هفته قبل از زایمان.
- کند شدن حرکات میش و یا دراز کشیدن حیوان بر روی زمین.
- ایجاد فرورفتگی در قسمت بالای دم حیوان.
- نرم و براق و پرخون شدن فرج و خارج شدن مایع مخاطی ج از آن.
البته یکی از نشانههای قطعی زایمان ظاهر شدن کیسه آب است. به طوری که در حالت طبیعی معمولاً یک ساعت پس از این نشانه زایش انجام میشود.
میش ,های ,ها ,قوچ ,آبستنی ,میشود ,میش ها ,میش های ,قوچ های ,باعث افزایش ,در گله ,میشود تأمین پروتئین
درباره این سایت